<<اشعار صائب تبریزی>>
از فروغ عشق، خورشید قیامت کن مرا
یا رب از دل مشرق نور هدایت کن مرا
شسته رو چون گوهر از باران رحمت کن مرا
تا به کی گرد خجالت زنده در خاکم کند؟
موج بیپروای دریای حقیقت کن مرا
خانهآرایی نمیآید ز من همچون حباب
خانه دار گوشهی چشم قناعت کن مرا