loading...
فروشگاه اینترنتی 5040
فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 221 سه شنبه 02 دی 1393 نظرات (0)

عاشق شدن,قبل از عاشق شدن, عشق‌هاي زودگذر

«از همون روز اول که ديدمش، فهميدم اين آدم زندگي منه!»، «خيلي زود عاشق هم شديم و خيلي زود هم تصميم گرفتيم ازدواج کنيم و حالا هم که يک ماه از ازدواجمون مي‌گذره، خيلي خوشبختيم!» و هزاران جمله آشناي ديگر که با شور و حرارتي وصف‌ناشدني گفته مي‌شوند اما زماني از گفتن اين جمله‌ها نمي‌گذرد که مي‌شنويم: «اصلا نمي‌دونم چرا اينجوري شد! ما که عاشق هم بوديم...» يا بعضي‌هاي ديگر که مي‌گويند: «از اولش هم منو دوست نداشت؛ هرکاري کردم عاشقم نشد و حالا هم اين وضع زندگيمه ...» واقعا داستان چيست؟ چرا بعضي از زوج‌هايي که زندگي‌شان را با عشق آغاز مي‌کنند، ناگهان به بن‌بست مي‌رسند راه را اشتباه مي‌روند يا از اول در مسير اشتباهي بوده‌اند؟ چه‌طور بايد تفاوت بين عشق‌هاي زودگذر و عشق واقعي را بفهميم؟
آيا واقعا هر علاقه‌اي به جنس مخالف مي‌تواند سرآغاز عشق و در پي آن ازدواج باشد؟!

عشق اسطوره‌اي مال کتاب‌هاست!
متاسفانه در ادبيات کلمات مشابه بسياري به اشتباه جاي يکديگر استفاده مي‌شوند و عشق هم از همين گروه است. عشقي به عنوان عشق اسطوره‌اي در ادبيات ما وجود دارد که احتمال وقوعش در دنياي واقعي بسيار کم است. حتي وقتي فردي ادعا مي‌کند آنقدر فرد ديگري را مي‌خواهد که حاضر است همه را بدهد تا او را به‌دست بياورد، جدا از واکنش طرف مقابل، جاي بحث و بررسي دارد که آيا واقعا چنين چيزي ممکن است يا خير. در مفاهيم انساني اين نوع رابطه بعيد است اما غيرممکن نيست؛ مثلا اين عشق بين انسان و خداوند متعال امکان‌پذير است. ما وقتي به فردي علاقه داريم، دوست داريم تمام توجه او به ما باشد و اگر به ديگري توجه کند، آزرده مي‌شويم. تنها خداوند است که ما دوستش داريم و وقتي ديگران مورد توجه خداوند قرار مي‌گيرند، ناراحت نمي‌شويم که هيچ، خوشحال هم مي‌شويم. اين تنها مثالي بود که مشخص شود عشق انساني با عشق‌هاي اسطوره‌اي بسيار متفاوت است.

عشقي که زود نفرت‌انگيز مي‌شود!
نکته‌ديگري که در روابط انساني بايد به آن دقت داشته باشيم اين است که شايد فردي را بي‌نهايت دوست داشته باشيم و به اشتباه اسم عشق هم روي رابطه‌مان بگذاريم، اما مهم اين است که ما هم آن فرد را براي خودمان مي‌خواهيم و هرقدر براي ما عزيز باشد، اگر طردمان کند يا فرد ديگري را به ما ترجيح دهد، آرزو مي‌کنيم همان آدم خيلي‌خيلي عزيز اصلا ديگر در اين دنيا نباشد! به همين دليل کاربرد واژه عشق بايد با دقت بيشتري انتخاب شود.

عامل محرکه را بشناسيد!
وقتي دو جنس مخالف يکديگر را در محل کار، خواستگاري و... مي‌بينند يا جايي ارتباط اجتماعي برقرار مي‌کنند و هر دو احساس نزديکي زيادي به يکديگر دارند، اين حسشان هر روز بيشتر مي‌شود تا اينکه به رابطه نزديک‌تري تبديل مي‌شود و افراد متوجه مي‌شوند به طور اختصاصي به هم احساس وابستگي دارند. اولين سوالي که افراد بايد از خود بپرسند اين است علاقه‌اي که حالا نسبت به ديگري دارند و به وابستگي تبديل شده، از کجا شروع شده؟ يعني عامل محرکش چيست؟ ظاهر و حالت فيزيکي اوست يا نوع و سبک ارتباطي که با ما برقرار مي‌کند، شايد هم ديدگاهش در مسائل اجتماعي توجه‌مان را جلب کرده يا حتي ممکن است موقعيت اقتصادي و اجتماعي فرد و شايد هم ترکيبي از چند عامل برايمان جذاب بوده، پس در اولين مرحله بايد صادقانه عامل محرک را مشخص کنيم چراکه ارزش‌گذاري همين عوامل محرک است که نقش کليدي در ايجاد علاقه و وابستگي ما به ديگري دارد.

«هيجان ناپايدار» يا «عشق زودگذر»
وقتي بعضي افراد مي‌گويند در همان اول حس عجيبي نسبت به فلاني داشتم و احساس کردم خيلي دوستش دارم و... اين حالت‌ها هيجان‌هايي هستند که عامل محرکه‌اش هيجاني و زودگذر است. چراکه همه هيجان‌ها عمر مشخصي دارند و در بستر زمان حتي ممکن است از بين بروند. پس چيزي به اسم «عشق گذرا» وجود ندارد؛ هيجاني ناپايدار است که بر اساس نيازهاي مختلف افراد بروز مي‌کند و اين نيازها ممکن است زماني وجود داشته باشند و در موقعيتي ديگر نباشند. پس اگر مي‌خواهيم به احساسي عميق و پايدار برسيم و رابطه‌اي داشته باشيم که منجر به ازدواج پايدار شود، بايد فرايند شکل‌گيري احساساتمان را مرور کنيم. اگر در روابط، چنين فرايندي- که در ادامه خواهيم گفت- شکل بگيرد، طبيعي و قابل‌استناد است و مي‌تواند حقيقي بودن يک علاقه را مشخص کند.

از عشقتان مراقبت کنيد تا زنده بماند!
«عاشق مني؟! پس فقط من بايد در اولويت باشم!» اما در روابط سالم انساني چنين چيزي امکان‌پذير نيست؛ حتي در دوست‌داشتن‌هاي فوق‌العاده‌اي که بين يک زوج برقرار است. در يک رابطه سالم، همه‌چيز بايد سرجايش باشد. مهم‌ترين نکته‌اي که افراد بايد به خاطر بسپارند اين است که هيچ رابطه يک‌طرفه‌اي پايدار نيست و پايدار نخواهد ماند بنابراين وقتي همسرمان عشق و علاقه‌اش را به ما ابراز مي‌کند، به هر شکلي از ما مراقبت مي‌کند و توجهش را به هر وسيله‌اي به ما نشان مي‌دهد، ما هم در اين رابطه بايد وظايف خود را انجام دهيم و براي پابرجا نگه داشتن اين احساس، تلاش کنيم.

 پس بعد از گذراندن فرايند لازم و شکل گرفتن احساس عميق بين زوج، نوبت به «مراقبت» مي‌رسد تا رابطه آسيب نبيند. نکته‌اي که بسيار مهم است و خطاي زيادي در آن رخ مي‌دهد، اين است که بسياري از افراد به شريک زندگي‌شان مي‌گويند: «تو همسر مني، «بايد» من را دوست داشته باشي!» اما دوست داشتن احساسي است که بايد شکل بگيرد و بايدي در کارش نيست. پس اگر اوايل ازدواج احساس دوست داشتن شکل مي‌گيرد اما از آن مراقبت نمي‌شود و از بين مي‌رود، نياز به بازسازي وجود دارد اما بايدي در کار نيست.

پيش‌نيازها را پاس کنيد؛ بعدا عاشق شويد!
در جمع، دانشگاه، محل کار... فردي توجه شما را (از نظر ظاهر، مهارت‌ها و...) به خود جلب مي‌کند. به همين دليل يک گرايش ذهني براي شما ايجاد مي‌شود؛ پس دقت بيشتري به فرد مي‌کنيد، رفتارها، مهارت‌ها، شخصيت و... او را مورد ارزيابي بيشتر قرار مي‌دهيد و کم‌کم ممکن است به اين نتيجه برسيد که وقتي کنار او هستيد، حال خوبي داريد. بنابراين احساس مي‌کنيد دوست داريد زمان بيشتري را با اين فرد بگذرانيد و به اين ترتيب به مرحله بعد، يعني «تمايل» مي‌رسيد. وقتي اين تمايل ايجاد شد، مرحله «وابستگي» پيش مي‌آيد. يعني در پي رفت‌و‌آمدهاي اجتماعي اين احساس به وجود مي‌آيد و سر ساعت مشخص دوست داريد طرف مقابل را ببينيد، با او صحبت کنيد، براي هم وقت بيشتري بگذاريد و.... و وقتي اين اتفاق‌ها نيفتد، احساس کمبود و دلتنگي مي‌کنيد.

در واقع بعد از وابستگي است که مرحله دلبستگي پيش مي‌آيد. يعني نه‌تنها حضور فرد براي شما مهم شده، بلکه عاطفه‌اي هم نسبت به او پيدا کرده‌ايد. اگر مرحله دلبستگي تداوم پيدا کند و در موقعيت‌ها و شرايط مختلف تکرار شود، شرايط براي دوست داشتن طرف مقابل مطرح مي‌شود پس اين فرايند بايد در روابط بين دو جنس که مي‌خواهند به ازدواج ختم شود، شکل بگيرد. وقتي فرد به قدري طرف مقابل را دوست دارد که حاضر است هر کاري از دستش برمي‌آيد انجام دهد تا او خوشحال باشد، آرامش داشته باشد، امکانات متفاوتي برايش فراهم شود و ترجيحش در زمان‌هاي متفاوت اوست، اين «دوست داشتن عميق»ي است که اسمش را هرچيزي حتي «عشق» مي‌توان گذاشت!

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 228 سه شنبه 02 دی 1393 نظرات (0)


آقایان متاهل,خراب‌کاری‌های آقایان,مردهای امروزی

خانم‌ها ۳ ساعت در هفته مشغول درست کردن خراب‌کاری‌های آقایان هستند! اگر می‌خواهید کاری درست انجام شود، خودتان انجامش دهید.
این جمله برای میلیون‌ها زن در سراسر جهان جمله‌ای بسیار پرمفهوم است!

یک تحقیق جدید نشان داده است که زنان به طور متوسط سه ساعت در هفته به انجام دوباره کارهایی صرف می‌کنند که تصور می‌کنند همسرشان درست انجام نداده است.

خانم‌ها همیشه شکایت می‌کنند که شوهرشان فقط وسط فرش را جارو می‌کند و زیر مبل‌ها را تمیز نمی‌کند و بعد تازه با کفش‌های کثیف روی همان راه می‌رود!

شستشوی لباس‌ها، جارو کشیدن و شستن ظرف‌ها کارهای اصلی هستند که مردها نمی‌توانند با انجام آن رضایت همسرشان را جلب کنند.

درست مرتب نکردن کوسن‌های روی مبل، بد صاف کردن روتختی و تمیز کردن روی کابینت‌ها هم کارهایی است که مردها قادر به انجام درست آن نیستند.

محقق این تحقیق که بر روی ۲۰۰۰ زن انجام گرفته‌ بود می‌گوید، «مردهای امروزی خیلی بیشتر از گذشته در کارهای خانه مشارکت می‌کنند و تقریباً نیمی از زوج‌ها امروزه کارهای  خانه را بین خود تقسیم کرده‌اند. بااینکه برای خانم‌ها غیرممکن است که همه کارها را خودشان انجام دهند اما هنوز هم ایدآل‌گرا هستند. و اگر کارها با استاندارد مطلوب آنها توسط شوهرانشان انجام نشود، احساس خواهند کرد که خودشان بهتر این کار را تمام می‌کنند.»

این تحقیق دریافته است که تقریباً نیمی از زنان اظهار داشتند که شوهرانشان خیلی وقت‌ها در شستن ظرف‌ها کمک می‌کنند اما کارشان را با تمیز کردن کناره سینک و کابینت‌ها تمام نمی‌کنند.

خانمها ادعا می‌کنند که شوهرانشان کارهای خانه را سرسری انجام می‌دهند و آنها مجبور می‌شوند آن کارها را از اول انجام دهند.

یک سوم این زنان عنوان کردند که شوهرانشان هیچوقت کوسن‌های به هم ریخته روی مبل را مرتب نمی‌کنند و ۳۲ درصد از زنان هم ادعا کردند که شوهرانشان هیچوقت تختخواب را مرتب نمی‌کنند.

۲۸ درصد از زنان اظهار داشتند که شوهرشان با رضایت خاطر شب‌ها شام درست می‌کند اما بعد آشپزخانه را در وضعیتی رها می‌کنند که تمام آن پر از ظرف کثیف می‌شود.

اما باوجود این یافته‌ها، دو سوم این زنان قبول کردند که همسرانشان صادقانه دوست دارند که در کارها کمک کنند و ۴ زوج از هر ۱۰ زوج امروزه کارهای خانه را بین خود تقسیم کرده‌اند.

این تحقیق همچنین دریافته است که یک پنجم مردها حتی از این واقعیت که کارهای خانه را بد انجام می‌دهند آگاه نیستند -- و نیمی از زنان می گویند که اصلاً حوصله بحث کردن در این رابطه را با شوهرانشان ندارند!

لباسهای کثیف‌ هم مشکلات زیادی ایجاد می‌کند - چون مردها لباس‌ها را بعد از شستن روی‌هم‌روی‌هم روی رخت‌آویز آویزان می‌کنند و به همین دلیل لباس‌ها خشک نمی‌شوند و به ندرت لباس‌های تیره و روشن را از هم جدا می‌کنند.

درمورد شستن ظرف‌ها هم مردها ترجیح می‌دهند ظرف‌ها را بعد از شستن روی هم تلنبار کنند و یا اگر از ماشین ظرفشویی استفاده می‌کنند، آنقدر ظرف در آن می‌چینند که هیچکدام درست تمیز نمی‌شود.

حتی جاروبرقی کشیدن آنها هم خانم‌ها را راضی نمی‌کند زیرا خانم‌ها اعتقاد دارند که شوهرانشان فقط وسط فرش را جارو می‌زنند و هیچ نگاهی به زیر مبل‌ها و گوشه‌های اتاق نمی‌اندازند و بعد از آن هم با کفش‌های کثیف روی فرش راه می‌روند.

محقق این تحقیق می‌گوید، «دو سوم خانم‌ها از اینکه شوهرانشان در کارهای خانه مشارکت می‌کند بسیار خرسند هستند و از اینکه مجبور نیستند به تنهایی کارهای خانه را انجام دهند راضی‌اند. اما بااینحال نمی‌توانند دست از انتقاد از تلاش‌های آنها بردارند.

احتمالاً به این دلیل است که مردان به اندازه خانم‌ها توجه ندارند و نمی‌دانند که تمیز کردن و تمیز نگه داشتن خانه چقدر سخت است.»

و باوجود اینکه به طور متوسط تقریباً یک هفته کامل در سال را به انجام دوباره کارهایی که شوهرانشان انجام داده‌اند می‌گذرانند، اما باینحال از مشارکت آنها راضی‌اند.

۲۰ کاری که آقایان متاهل قادر نیستند درست انجام دهند
۱. دستمال کشیدن کابینت‌های کناره سینک بعد از شستن ظرف‌ها
۲. مرتب کردن کوسن‌های روی مبل
۳. مرتب کردن روتختی
۴. تمیز کردن اجاق گاز
۵. مرتب کردن بالشت‌های روی تخت
۶. صاف کردن ملحفه روی تخت
۷. مرتب قرار دادن وسایل در کمد
۸. گذاشتن وسایل سر جای اولیه خود
۹. با فاصله پهن کردن لباس‌های شسته شده روی رخت‌آویز
۱۰. جمع کردن ظرف‌های شسته‌شده
۱۱. جاروبرقی کشیدن - فقط وسط اتاق را جارو می‌کشند و نه گوشه‌های آن را
۱۲. شستن ظرف‌ها - لیوان‌های کثیف را فراموش می‌کنند
۱۳. جدا کردن لباس‌های تیره و روشن موقع شستن لباس‌های کثیف
۱۴. جفت کردن جوراب‌ها بعد از شستن آنها
۱۵. کفش پوشیدن در خانه بعد از جارو کشیدن
۱۶. تلنبار کردن ظرف‌های کثیف روی کابینت‌ها
۱۷. نتکاندن لباس‌های شسته‌شده موقع پهن کردن آنها
۱۸. تا کردن درست لباس‌های شسته‌شده
۱۹. مرتب چیدن کوسن‌های روی تخت بعد از مرتب کردن آن
۲۰. بیش از اندازه پر کردن ماشین ظرفشویی

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3642
  • کل نظرات : 119
  • افراد آنلاین : 295
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 388
  • آی پی دیروز : 553
  • بازدید امروز : 6,759
  • باردید دیروز : 1,828
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 6,759
  • بازدید ماه : 24,432
  • بازدید سال : 173,089
  • بازدید کلی : 2,246,240