بسیاری از آقایان گله وشکایت دارند از سختی عشق همسرشان . بله … زنانی هستند که اینگونه عشق را دشوار می کنند در ادامه بخوانید…. خانم شکوه و شکایتی نمی کند و مسائل قدیمی را پیش نمی کشد تا خواسته ی خود برای حمایت شدن از سوی شوهرش را توجیه کند. تنها با استفاده از چند کلمه، مرد را آزاد می گذارد تا آن گونه که دوست دارد، رفتار کند و با او پاسخی را بدهد که دوست دارد. شاید بسیار واژه ی زنان ونوسی و مردان مریخی را شنیده باشید، تفاوت های زن و مرد آنقدر زیاد است که به راستی انگار هر دویشان از سیاره های دیگری آمده اند، اما اگر تفاوت ها را بشناسید و در زندگی پیاده کنید، دیگر شاید از کارهای همسرتان، متعجب و شاکی نشوید! احتمالا داستان زیر، تا به حال برای شما اتفاق افتاده است، مردی با وجود مشغله های زیاد، همسرش را برای شام بیرون می برد، اما نیمی از بعد از ظهر مرد، صرف شنیدن صحبت های زن درباره ی این می شود که چطور غذاهای مختلف می توانستند بهتر هم پخته شوند و یا دکوراسیون رستوران اگر طور دیگری بود ، بهتر می شد! برای زن این تنها یک مکالمه است و با صحبت در این مورد کاملا تخلیه روانی می شود، اما از دیدگاه مردان چنین موضوع هایی به منزله ی غرغر و شکایت کردن است، او منظور همسرش را از این جملات، نپسندیدن رستوران و ندید گرفتن شوق و ذوق شوهرش می پندارد و با خود تصمیم می گیرد که دیگر از این کارها نکند! می بینید توجه نکردن به تفاوت ها چگونه است؟ در یک ملاقات عاشقانه، مرد نیاز دارد که پیام های موفقیت آمیز را بشنود، زیرا حس موفقیت موجب ترشح هورمون کاهنده ی استرس یعنی تستوسترون می شود، او نیاز دارد از همسرش بشنود که از با هم بودن لذت می برد، زیرا بعداً می تواند از موفقیت در تدارک بعد از ظهری دلپذیر، احساس غرور و شادی کند. شوهر فال گیر و پیشگو این رویه ی درست است؛ وظیفه ی زن این است که بداند چه می خواهد و آن را مطالبه کند. وظیفه ی مرد بله گفتن و انجام آن خواسته است. مردان که فال گیر و یا پیشگو نیستند که از روی شواهد آسمانی تشخیص دهند که شما چه می خواهید؟ پس همه ی آن چیزی را که می خواهید بگویید. در اینجا شیوه هایی را به عنوان نمونه مطرح می کنم که زن بتواند توجه شوهرش را جلب کند. اینها را امتحان کنید، اما به جای تمرکز روی خواسته هایی که به آن نمی رسید، باید برای قدردانی از آنچه از جانب شوهرتان دریافت می کنید، تمرین کنید. – «به یک مهمانی دعوت شده ایم. می دانم مهمانی را خیلی دوست نداری، اما به خاطر اینکه من دوست دارم می آیی؟» – «من یک روز خسته کننده داشتم. می خواهی برای شام بیرون برویم؟» – «من امروز موهایم را رنگ کردم. توجه کردی؟ من خیلی دوستش دارم. تو چطور؟»[ – « خوب، چطور شدم؟ می دانم که همیشه فکر می کنی من زیبا هستم اما دوست دارم این جمله را از تو بشنوم.» – «به نظر می آید پایان هفته هوا خیلی خوب باشد. بیا یکشنبه به کنار دریا برویم. برویم؟ من برنامه ی پیک نیک را می ریزم و تو رانندگی کن.» – «من دیگر نا ندارم. می شود امشب تو مراقب غذاها باشی؟» – « من بالاخره برای تمیز کردن انباری وقت پیدا کردم. ممکن است آخر هفته به من کمک کنی؟» – «گاهی برای اینکه از تو جمله ی دوستت دارم را بشنوم دلم تنگ می شود. می دانم دوستم داری اما ترجیح می دم این را بشنوم. آیا مرا با گفتن این جمله غافل گیر می کنی؟ » همانطور که می بینید همه ی این درخواست ها مستقیم، کوتاه و مثبت است. خانم شکوه و شکایتی نمی کند و مسائل قدیمی را پیش نمی کشد تا خواسته ی خود برای حمایت شدن از سوی شوهرش را توجیه کند. تنها با استفاده از چند کلمه، مرد را آزاد می گذارد تا آن گونه که دوست دارد، رفتار کند و با او پاسخی را بدهد که دوست دارد.
بعضی وقت ها زنان عشق را برای شوهران خود دشوار می کنند، به عنوان مثال بیشتر زنان از شوهر خود انتظار دارند همه کاری انجام دهد و حرف های عاشقانه بزند، اما زمانی که مردان همه ی تلاش خود را می کنند و موفق نمی شوند، زنان احساس ناامیدی می کنند و آن را ابراز می کنند. زنان باید در این مسئولیت، خود را سهیم بدانند. هر زنی به جای اینکه بازی بیست سوالی برای مرد راه بیندازد، باید به مردش اجازه دهد تا متوجه خواسته ی او شود و از او بخواهد تا آن کار را برایش انجام دهد.
هشدارهای لازم به دخترخانم ها برای شروع یک رابطه بسیار سالم و پابرجا ، عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود. مرد ازدواج های امروزی، فرد محور تر است. یعنی دختر و پسر پیش از آنکه پای خانواده ها به میان بیاید، تصمیم به شناخت همدیگر می گیرند و وقتی مطمئن شدند این آشنایی عاقبت خوبی در پی خواهد داشت، ماجرا را رسمی و علنی می کنند. این آشنایی برای عده ای جدی است و برای عده ای بیشتر فرم دوستی های گذرا را دارد که شاید به ازدواج ختم شود و شاید هم نه! تفاوتی که بیشتر در دختران و پسران در اوایل جوانی به چشم می خورد در مورد هدف از رابطه دوستی با جنس مخالف است. دختران معمولا تصور می کنند که برای یافتن همسر مناسب باید در یک رابطه احساسی با پسران دخیل شوند. اما واقعیت این است که در اکثر مواقع پسرانی طالب ارتباط دراز مدت، پنهانی، و احساسی و عاطفی با دختران هستند که شرایط ازدواج را ندارند و مایلند این خلاء را با یک رابطه دوستانه با یک یا چند دختر پر کنند و برای این کار از دادن قول ازدواج ابایی ندارند. عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود. در این شرایط، طولانی شدن دوستی، عمق گرفتن آن و نزدیک شدن بسیار زیاد دختر و پسر به هم، برای دختران معنای قطعی شدن ازدواج را دارد. مثلا دختر خانمی فکر می کند حالا که 6 سال با یک نفر دوست بوده، امکان ندارد بتواند بدون او زندگی کند و بی شک طرف مقابل هم او را برای ازدواج در نظر دارد. این در حالی است که از نگاه پسرها ( اگر نگوییم همه، باید بگوییم اکثریت قریب به اتفاق آنها ) طولانی شدن یک رابطه دوستی که خانواده ها از آن اطلاع ندارند، به معنی گذرا بودن آن رابطه است و به محض فراهم شدن شرایط ازدواجشان، یا به محض آنکه با فردی موجه تر و مناسب تر از شما رو به رو شوند، رابطه دوستی شان را خاتمه می دهند. دوستی هایی برای پر كردن اوقات فراغت دوستی هایی كه بنا به گفته دختران و پسران جوان بابت آشنایی بیشترشان با جنس مخالف و پر كردن اوقات فراغت به نحوی شادمانه !! صورت می گیرد و گاهی برای توجیه عملكرد خود دم از شناخت برای ازدواج می زنند . دوستی هایی كه شروع آن ساده اما عواقب آن سخت جبران نا پذیر است . بخصوص برای دختران كه در این گونه دوستی ها بیشترین ضرر را در قالب شكست عاطفی تا هتك حرمت های اخلاقی باید متحمل شوند . دوستی های خیابانی، برای دختران نوجوان و جوان به نظر راه شادی است كه آن ها را به سرمنزل مقصود می رساند! اما در واقع بیراهی است كه ره به تركستان دارد و جز گرفتار شدن در فحشا چیز دیگری عاید آنها نمی كند. این روش گذران اوقات فراغت در واقع ویروسی خطرناك است كه به جان اندیشه ها و اخلاقیات دختران نوجوان می افتد و آن تفكر ساده خوش گذرانی در اوقات فراغت را تبدیل به عادتی بیمارگونه در ارتباط گیری های نامعقول می كند . منجلاب این گونه گرفتاری ها و عادات غیر اخلاقی كه زاییده دوستی های خیابانی است می تواند انسان را تا مرحله بدنامی و فحشا فرو ببرد. این پسرها هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و… راه چاره چیست؟ ** بدون پنهان کاری و وعده و وعید باید موضوع را با خانواده ها در میان بگذارید. ** بهتر است علنی شدن رابطه در روزهای اول آشنایی باشد در غیر این صورت حداقل یک ماه بعد از آشنایی و کسب شناخت مقدماتی از همدیگر موضوع را به خانواده ها اطلاع داده و بقیه شناخت تان را به دوران نامزدی رسمی یا غیر رسمی واگذار کنید. ** اگر شرایط یکی از طرفین برای ازدواج یا رسمی شدن نامزدی آماده نیست، از همان ابتدا موعدی را برای علنی کردن رابطه مشخص کنید. مثلا دو ماه، سه ماه یا 6 ماه بعد. متناسب با این موعدی که در نظر گرفته اید، شدت و عمق رابطه یا میزان دیدارها و صحبت ها را تنظیم کنید تا رابطه تان همیشه تحت کنترلتان باشد و زیادی عمیق نشود. به این مردان اعتماد نکنید کسانی که از دوران آشنایی چنین رفتارهایی دارند، نه تنها قابل اعتماد نیستند، بلکه شما را برای ازدواج هم در نظر ندارند: ** به جای شناخت منطقی شما، سراغ جنبه های احساسی رابطه می رود. **از آشنایی با خانواده شما طفره می رود. **عفت را زیر پا می گذارد، درخواست های نامشروع دارد یا درباره مسائل جنسی، تحریک کننده و نا متعارف با شما صحبت می کند. ** مایل است آشنایی تان طولانی شود و برای آن زمان مشخصی را اعلام نمی کند. ** به شما می گوید که درگیر یک رابطه اجباری شده و خانواده اش دختر دیگری را برای او در نظر گرفته اند اما او مایل است از او فرار کند و شما را به همسری برگزیند. دروغ گفتن ** هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و… نقش والدین در پیشگیری در این میان والدین نقش مهمی در پیشگیری دارند. آنها باید در صورت روبرو شدن با چنین مواردی با یک مشاور مجرب صحبت کنند. چرا که آگاهی، آشنایی و داشتن علم نوین تربیتی برای هدایت فرزندان امری ضروری است. بنابراین آنچه تأثیرگذار و پاسخگو است شیوه های صحیح برخورد است. مطمئن هم باشیم خشونت و رفتار تند والدین نه تنها مۆثر نیست بلکه فرزندان را از خانواده جدا می کند. در کنار خانواده ها، مدارس و صدا و سیما و رسانه ها نیز باید با ارائه برنامه های آموزشی صحیح و کارشناسی روابط پسران و دختران را در حد قانون و شرع به فرزندان آموزش دهند و عواقب سوء روابط پنهانی و بدون آشنائی را از طریق بررسیهای علمی همواره به آنها گوشزد کنند.
مهارت زندگی کردن در دنیای امروز که پیچیدگیهای خاص خود را دارد، ضرورتی انکارناپذیر به شمار میرود اما اگر قرار باشد درباره مهارت زندگی بحث کنیم، ابتدا باید قیاسی با گذشته انجام دهیم. ده مهارت زندگی که سازمان بهداشت جهانی مشخص نموده، عبارتند از:
در اولین گام باید این سوال را پرسید که زندگی در جهان کنونی، در قیاس با صدسال گذشته، چه اندازه تغییر کرده است؟
واقعیت این است که زندگی و چگونه زندگیکردن یکی از مفاهیمی است که هم عموم مردم و هم نخبگان درباره آن سخنان زیادی گفتهاند. سوالی که دانشمندان علوم انسانی را به خود مشغول کرده، این بوده که زندگی خوب، سالم و سازنده، چگونه است و برای رسیدن به آن، چه باید کرد؟ زمانی هم که ما از مهارتهای زندگی حرف میزنیم، درواقع از راههایی صحبت به میان میآید که میتواند انسان را به این نوع زندگی نزدیک کند و خوشبختی به همراه بیاورد.
برای بهتر شدن درک مفهوم مهارتهای زندگی باید از دو نگاهی حرف بزنیم که درباره زندگی وجود دارد. در یک نگاه ایدهآلی، زندگی خوب، زندگیای است که در آن هیچ تنشی وجود ندارد و هیچ دستاندازی، زندگی فرد را دچار تشویش نمیکند. فرد در موقعیتی رویایی زندگی میکند و هیچگونه گرفتاری و کشمکشی نمیتواند زندگی او را دچار تغییر کند. اما یک نگاه دیگر نیز وجود دارد که اساس زندگی را با ناراحتی و سوگ، از دستدادن و کشمکش عجین میداند. اینکه با گذشت هر روز، یک روز از عمرمان از دست میرود و پیرتر میشویم، هر چند وقت یکبار متوجه موی سفیدی میشویم و چین و چروکهای صورتمان را نگاه میکنیم.
وقتی پذیرفتیم که زندگی همیشه و در همه موقعیتها، خوشایند نیست، باید راهی را انتخاب کنیم که به وسیله آن آرامش بیشتری داشته باشیم
در بارزترین شکل ما معتقدیم زمان و سلامتیمان هر روز برای ادامه زندگی کمتر میشود. از طرف دیگر مدام در زندگی با این مسأله روبهرو هستیم که باید از خواستههایمان بگذریم و با خود مرور میکنیم که جمعشدن خیلی از خواستههایمان باهم، سازگاری ندارد.
حالا اگر قرار باشد این دو نگاه را کنار یکدیگر بگذاریم و بعد از مهارتهای زندگی حرف بزنیم، باید بگوییم مهارتهای زندگی در وهله اول، پذیرش نگاه دوم و قبول آن است. بعد وقتی پذیرفتیم که زندگی همیشه و در همه موقعیتها، خوشایند نیست، باید راهی را انتخاب کنیم که به وسیله آن آرامش بیشتری داشته باشیم.
مهارت زندگی به ما یاد میدهد که چه راهی را باید انتخاب و چگونه باید زندگی کرد تا سازگاری بیشتری به دست آورد و آرامش بیشتری داشت تا بتوان از آن لذت برد.
مهارتهای زندگی ساختن یک شهر رویایی نیست که در آن هیچ گرفتاری وجود ندارد و سوگ، تلخی و ناکامی در آن بیمعناست بلکه بخش مهمی از مهارتهای زندگی کنار آمدن با همین تلخیهاست که عنصر مهمی در ساخت زندگی است و کسی که میتواند سازگارتر باشد درواقع مهارت بهتری دارد.
در مجموع میتوان گفت آدمهایی که مهارت بهتری دارند بهتر با ناکامیها کنار میآیند، تنشهای خود را حل میکنند و راهحلهای گوناگونی دارند و میتوانند آن را در شرایط مختلف استفاده کنند.
این توانایی ها (مهارت های زندگی)فرد را قادر می سازد تا مسئولیت و نقش های اجتماعی اش را بپذیرد و بدون لطمه زدن به خود و دیگران، با خواست ها، انتظارات و مشکلات رو به رو شود.
1- مهارت خودآگاهی
2- مهارت همدلی
3- مهارت روابط بین فردی
4- مهارت ارتباط موثر
5- مهارت مقابله با استرس
6- مهارت مدیریت هیجان
7- مهارت حل مسئله
8- مهارت تصمیم گیری
9- مهارت تفکر خلاق
10- مهارت تفکر خلاقانه
اگر بخواهیم فواید و کاربرد های مهارت های زندگی را تیتر وار برای تان بشمریم ،مهمترین فواید و کاربرد های آن عبارتند از:
1- نحوه کنار آمدن با انتظارات متفاوت خود، خانواده، همسر، فرزندان، دوستان، همکاران و جامعه
2- برقراری رابطه لذت بخش با امکانات، تکنولوژی و محیط زندگی
3- دفع فشارهای روانی از طرف محیط
4- سازگاری با مسائل اقتصادی و نیازهای معیشتی
5- تقویت مدیریت خانواده و تربیت فرزندان
6- تقویت اعتماد به نفس
7- تقویت مهارت های ارتباطی
8- تامین سلامت جسمی و بهداشت روانی
9- تامین آرامش و لذت زندگی
10- خود شکوفایی، بالندگی، خوشبختی و شادابی
امید واریم که با مطالعه ی مطالب این بخش با مهارت های زندگی بیشتر آشنا شوید و در زندگی روزمره تان به کار ببرید.
علت دیر انزالی در مردان
- مجموعه: دانستنیهای جنسی
علت دیر انزالی در مردان
تاخیر در انزال (دیر انزالی) و انزال عقب مانده چیست؟
برخی
از مردان به این عارضه ها مبتلا هستند. در کمی بیش از نیمی از این افراد،
فرد مبتلا در نهایت می تواند در داخل واژن شریک جنسی خود به ارگاسم برسد.
این افراد معمولا به کمک استمناء و یا در هنگام عشق بازی به ارگاسم می
رسند، اما در هنگام مقاربت قادر به این کار نیستند. بر طبق مقاله منتشر شده
در مجله ارولوژی در سال 2007، این عارضه می تواند باعث بروز فشارهای
روانی، اضطراب و از دست دادن اعتماد به نفس جنسی فرد شود. همچنین می تواند
تاثیر بسیار بدی بر روی روابط بین زوج ها داشته باشد به ویژه زمانی که زن
تمایل به باردار شدن داشته باشد.
تاخیر در انزال یا انزال دیررس چقدر شایع است؟
این
عارضه بعد از اختلال نعوظ و زودانزالی سومین اختلال جنسی شایع در مردان
است. با این حال میزان شیوع آن در مقابل دو مورد اول قابل مقایسه نیست.
درمان تاخیر در انزال دشوار است و تنها 58 درصد افراد مبتلا به این عارضه
می توانند بهبودی قابل توجهی به دست آوردند.تنها زوجهایی از روش های درمانی
نتیجه می گیرند که پشتکار قوی و استقامت بالایی در مقابل مراحل درمانی
داشته باشند.
از آنجا که میزان شیوع این اختلال در مقایسه با زود انزالی و اختلال نعوظ بسیار کم است، تعداد مقالات پزشکی کمتری در این مورد وجود دارد. مراقب باشید، برخی از مقالات و مطالبی که بر روی اینترنت قرار دارند تنها هدف تجاری داشته و پایه علمی ندارند.
علل تاخیر در انزال چه چیزهایی هستند؟
بسیاری
از مردان تربیت بسیار سختی داشته اند و به شدت در زندگی گذشته خود کنترل
شده اند. برخی از افراد نیز به شدت درونگرا بوده و در نشان دادن احساسات و
بروز عواطف خود مشکل دارند.
یکی از علل انزال دیررس تحریکات جنسی ناکافی
است. مردانی که بصورت دائم در حال تحریک جنسی هستند، ممکن است سرانجام
دچار انزال دیررس و یا عدم انزال شوند. مردانی که همیشه یک نوع از تحریک
جنسی را تجربه می کنند (مثل خود ارضائی) ممکن است در مواجهه با یک تحریک
جنسی متفاوت (رابطه زناشوئی طبیعی) نتوانند به ارضاء جنسی برسند.
برای رسیدن به ارضاء جنسی باید تحریکات جنسی از طریق سیستم عصبی به مغز منتقل و از مغز دوباره پیامهای ثانویه به ناحیه تناسلی ارسال و سبب انزال مرد گردند. اگر این سیستم عصبی به هر دلیلی مختل شود، سبب تاخیر در انزال و یا عدم انزال می شود. از دهه سوم زندگی فیبرهای عصبی که مخصوص هدایت سریع تحریکات عصبی هستند، رفته رفته کم می شوند، علاوه از آن با افزایش سن از حساسیت آلت تناسلی کاسته می شود، و بدین دلیل با افزایش سن، معمولا مرد دچار تاخیر در انزال می شود.
سایر عوامل در بروز تاخیر در انزال عبارتند از:
• ترس از باردار کردن شریک جنسی
• ترس از اینکه واژن محیط غیر بهداشتی و کثیفی است.
• تربیت های دینی بسیار سخت
• همجنس گرایی نهفته
افراد مبتلا به این اختلال معمولا از خانواده سختگیر و متعصب با دید منفی نسبت به مسایل جنسی برخاسته اند و اکثرا در روابط غیر جنسی با دیگران هم دچار مشکل هستند و نمیتوانند با کسی صمیمی شوند و بیشتر در مردان مبتلا به اختلال وسواسی جبری دیده می شود. گاها وقتی انزال می کنند ارگاسم آنها لذت بخش نیست.
آیا تاخیر در انزال همواره یک مشکل روانیست؟
در بیشتر موارد بله اما استثناء هایی نیز دارد.
• دارو:
اختلال در انزال ممکن است به صورت ناگهانی و بعد از مصرف یک داروی خاص به
ویژه دارو های ضد افسردگی بروز کند. در این موارد تغییر در نوع قرص می
تواند مشکل را حل کند.
• سوء مصرف الکل و برخی از مواد مخدر نیز می توانند باعث بروز این اختلال در انزال شوند.
• صدمات جدی ستون فقرات نیز
می توانند مشکلات عمده ای را در رسیدن به اورگاسم به وجود بیاورند. توضیح
این نوع از تاخیر در انزال خارج از محدوده این مقاله می باشد.
چرا تاخیر در انزال می تواند مشکلاتی را به وجود بیاورد؟
در
دوران جوانی ممکن است نتوانید مشکل خود را تشخیص دهید و ممکن است فکر کنید
که سایر مردان نیز به همین شکل هستند. در اولین روابط جنسی ممکن است به
شدت مورد تحسین شریک جنسیتان قرار بگیرید که می توانید 2 یا 3 ساعت بدون
انزال به فعالیت جنسی خود ادامه دهید. اما این قضیه در آینده و در زندگی
مشترک و به ویژه زمانی که قصد بچه دار شدن داشته باشید می تواند مشکل ساز
شود.
هم مرد و هم زن ممکن است احساس درد و
یا نا امیدی داشته باشند و ممکن است زن از اینکه نمی تواند باعث ارضای مرد
خود شود احساس رنجش و یا حتی توهین کند. گاهی اوقات مرد بعد از جدایی از
شریک جنسی به فکر درمان می افتد. البته معمولا مراجعه به پزشک و درمان
بیشتر به علت تمایل به بچه دار شدن انجام می شود.
چه کاری می توان برای مردان مبتلا به دیر انزالی یا انزال عقب مانده انجام داد؟
متاسفانه
هیچ درمان سریعی وجود ندارد. همچنین در حال حاضر هیچ دارویی که باعث انزال
مرد شود نیز وجود ندارد. لازمه درمان صحیح تشخیص دقیق علت انزال دیررس
است. گاهی باید علت اصلی را برطرف کرد. ولی اکثرا نیاز به دارودرمانی پیدا
می شود. گاها لازم است داروئی که بیمار مصرف می کند، عوض کرد. گاها لازم
است برای بیمار روش صحیح رابطه زناشوئی را آموزش داد. اما یکی از بهترین
روش کارهایی که برای درمان این گونه افراد می توان انجام داد مشاوره است.
برای درمان این عارضه باید هر دو نفر (مرد و شریک جنسی) به مشاور مراجعه
کنند.
مشاوره
هدف
از مشاوره این است که مرد بتواند اضطراب خود را کنترل کند تا بتواند بدون
بروز مشکلی در داخل واژن شریک جنسی خود به ارگاسم برسد. بهترین و رایجترین
روش درمان، کمک به مرد برای داشتن آرامش و در دست گرفتن مسیر رابطه جنسی
است. به طور کلی در اینگونه افراد رسیدن به ارگاسم از طریق خودارضایی و یا
عشق بازی امکان پذیر است اما از طریق رابطه جنسی فرد به ارگاسم نمی رسد.
بنابراین درمانگر زوج ها را تشویق می
کند که در ابتدا مرد در بیرون از واژن به ارگاسم برسد و سپس با تمرین کردن و
امتحان کردن روش های مختلف، در نهایت مرد بتواند در داخل واژن به ارگاسم
برسد.
یکی از روش های درمانی دیگر روش ماستر و جانسون است که این روش به شرح زیر می باشد:
• ابتدا رابطه جنسی بدون محدودیت و مثل همیشه انجام می شود، اما نوازش کردن و بوسیدن بیشتر از سابق باید باشد.
• در مرحله بعد زن به حالت استمناء مرد را به نزدیکی مرحله ارگاسم می رساند (حتی اگر این کار مدت زمان زیادی را لازم داشته باشد.)
• در نهایت، کمی قبل از به ارگاسم رسیدن مرد، زن رابطه جنسی را از سر گرفته و انزال داخل واژن انجام می شود.
روش های دیگر درمانی برای این عارضه
نکته:
باز هم تاکید می کنیم، مواظب افرادی باشید که می خواهند به شما هورمون ها
یا دارو های گران قیمت بفروشند. با یک جستجو در اینترنت می توانید ده ها
داروی گیاهی و غیر گیاهی را برای درمان این عارضه پیدا کنید، اما به نظر
نمی رسد که هیچ کدام از این دارو ها موثر باشند. ادعاهایی مبنی بر یوگا
درمانی یا هیپنوتیزم درمانی نیز وجود دارند که باز هم به لحاظ علمی تائید
نشده اند. اما اگر بتواند استرس شما را کنترل نماید و روی افکارتان در حین
ارتباط جنسی تاثیر مثبت بگذارد می تواند موثر باشد.
از کجا می توان درخواست کمک کرد؟
درمانگاه و مراکز مشاوره معمولا خدماتی برای درمان اینگونه مشکلات جنسی ارائه می دهند. پزشک شما نیز می تواند شما را به یک مشاور خوب ارجاع دهد.
کلینیک های تنظیم خانواده و برخی از کلینیک های روانشناسی نیز خدماتی مرتبط با این عارضه ارائه می دهند. حتما به سکس تراپ و متخصص روانشناسی جنسی مراجعه نمایید.
تاخیر در انزال (DE - دیر انزالی) و انزال عقب مانده (RE) یک وضعیت خسته کننده است که هر دو طرف را مجبور به انجام تلاش بیشتری در هنگام رابطه جنسی می کند. به هر حال ممکن است به کمک متخصص و با پشتکار و تلاش بتوانید بر این عارضه فایق آیید. سعی کنید، همکاری کنید.
منبع :
هر دو آنها در جهت کسب رضایت یکدیگر تلاش
می کردند و واقعا از خودشان می گذشتند، خود خواهی در زندگی آنها معنا
نداشت، پس من چی...دلم می خواهد... من می گویم... اصلا منی وجود نداشت، همه
اش اوست.
یک خانواده چهار نفره را در نظر بگیرید، زن و شوهری که
بیش از 15 سال از ازدواجشان گذشته و دارای دو فرزند هستند، آقا کارمند یک
شرکت است و خانم هم به صورت پاره وقت در جایی مشغول است.
یک خانواده کاملا معمولی، نه پول زیاد دارند و خریدهای آنچنانی و نه مسافرت های خارج از کشور می روند و نه ...
از آن خانواده های فقیری هم نیستند که در تلویزیون نشان می دهند ،علیرغم این که نان خالی می خورند، خیلی شاد هستند و دائم می خندند.
به
آن صورت، قوم و خویش یا دوست و آشنایی هم ندارند که با آنها وقتشان را پر
کنند و دائم بروند و بیایند و بگو و بخند داشته باشند، یک رفت و آمد کاملا
معمولی، شاید سالی دو یا سه مرتبه، البته اگر عزا و عروسی پیش نیاید.
با این توصیفات، همانطور که در
اطرافتان خانواده هایی از این دست زیاد می بینید، زندگی آنها باید به
روزمرگی و یا روزمردگی رسیده باشد، زن و شوهر خسته از دست کار و قسط و
گرانی و اذیت بچه ها و ... تازه بعد از 15 سال زندگی، دیگر آنقدر جذابیت
برای هم ندارند که دل آقا برای به خانه آمدن بتپد و یا خانم ساعت را نگاه
کند و منتظر رسیدن شوهرش باشد، شاید بیشتر به هم عادت کرده اند تا عشق!
اما بر خلاف تصور، این خانواده بسیار
خوشبخت هستند، بعد از این همه سال زندگی، وقتی دستان هم را می گیرند،دلشان
می ریزد، درست مثل روز اول، هنوز هم موعد برگشت آقای خانه که می شود، دل
خانم به تاپ تاپ می افتد، هنوز هم وقتی آقا دم در منزل می رسد، اول سر و
وضع خود را مرتب می کند، بعد زنگ در را می زند، هنوز هم در فامیل و دوست و
آشنا، وقتی می خواهند عشق و محبتی را مثال بزنند، به جای لیلی و مجنون، این
زن و شوهر را مثال می زنند.
وقتی از آنها رمز این موفقیت و پایداری عشقشان را جویا شدیم، جالب این که هر دو یک پاسخ دادند: هر چه همسرم بخواهد، همان است.
اگر
دوران مجردی می گفتی : هر چی من بگم! حالا دیگه باید روشت رو عوض کنی و
یاد بگیری دنیا را از چشم های همسرت هم ببینی!زن و مرد هم فرقی ندارد. هر
دو باید اینگونه باشند
هر دو آنها در جهت کسب رضایت یکدیگر تلاش می
کردند و واقعا از خودشان می گذشتند، خود خواهی در زندگی آنها معنا نداشت،
پس من چی...دلم می خواهد... من می گویم... اصلا منی وجود نداشت، همه اش
اوست.
تمام زندگیشان در یکدیگر خلاصه می شد.
مثلا اگر خانم می خواست غذایی درست کند،از علایق و سلیقه خود می گذشت و
غذا را آنجوری درست می کرد که همسرش دوست دارد، یا وقتی آقا می خواست لباس
بخرد، دقیقا آن چیزی را می خرید که همسرش دوست داشته باشد، نه آن چیزی که
خودش دوست داشته باشد.
وقتی از آنها پرسیدم پس خودتان چی؟
علایق شما به عنوان یک انسان، یک فرد آزاد چی ؟ حتما دو نوع و یا دو جور
غذا درست می کنید، یکی به سلیقه خودتان و یکی هم به سلیقه شوهرتان؟ و یا
حتما یک لباس به سلیقه خانمتان می خرید و یک لباس هم به سلیقه خودتان،
آنجایی که با همسرتان می روید، لباس های مورد پسند او را می پوشید و جایی
که تنها هستید، لباس های مورد علاقه خودتان را؟
اما پاسخ آنها منفی بود، آنها گفتند
از لحاظ مالی آن قدر دستشان باز نیست که دو جور لباس بخرند و یا دو جور غذا
درست کنند، فقط در حد رفع نیاز خریداری می کنند و همان حداقل هم، 100 درصد
به سلیقه همسرشان است.
در انتخاب تفریح، هر پارکی که همسر
بخواهد، هر مسافرتی که او پیشنهاد کند، هر زمانی که او راحت باشد، هر دوست و
فامیلی که او بخواهد، در مورد تربیت بچه ها، هر چه او بگوید، همان است،
اگر هم اختلاف نظری بود یا از خود گذشتگی است و یا در خفا و بدون حضور بچه
ها، صحبت کردن با یکدیگر.
می گفتند احساس قشنگی است وقتی هر آنچه همسرت بخواهد، انجام شود، آن وقت او هم، هر چه تو بخواهی انجام می دهد، درست مثل اوایل آشنایی که همه متاهلین تجربه کرده اند، سراپا گوشند که ببینند همسر چه می خواهد و چه می پسندد، هر دو مثل موم در دستان یکدیگرند، زیباترین دوران زندگی.به قول شاعر، من آن پسندم که جانانم پسندد. شعار زندگی آنها این بود، آفت زندگی مشترک، این است، هر چه من بخواهم باید همان شود.
تعداد صفحات : 23